*فرمولی که عوض شد
برکسی پوشیده نیست که اصلاحطلبان عکس این فرمول را در سال ۹۴ انجام دادند و برای تصاحب کرسیهای مجلس حاضرشدند تا در لیست خود یا از حضور اصولگرایان – مثلا معتدل- بهره بگیرند و یا حتی در برخی حوزهها، که نمایندهای نداشتند به حمایت از این گروه اصولگرا بپردازند، چیزی که دست آخر لیست امید را در انتخابات ۹۴ پیروز کرد. اما سرنوشت این بود که از میان این لیست، بسیاری از اصولگرایان سرمست از پیروزی – به دلیل حضورشان در لیست امید –به محض ورود به پارلمان زیر وعده خود به اصلاحطلبان زده و مسیر قبلی سیاست شان را که همگامی با اصولگرایان بود را از سر بگیرند.
اکنون این سوال مطرح است که آیا برخی اصلاحطلبان با احتمال شکستشان در انتخابات۹۸ و پیروزی اصولگرایان، حاضرند برای حضور در قدرت و قوه مقننه در لیست اصولگرایان جای بگیرند تا با توجه به پایگاه ثابت رای اصولگرایان، آنها نیز به مجلس راه یابند؟
از طرفی اگر اصولگرایان واقعا آغوششان را برای جذب اصلاحطلبان در لیست خود باز کردهاند چه تضمینی است که این اصلاحطلبان بعد از پیروزی به لیست اصولگرا وفادار بمانند و همانی را نکنند که اصولگرایان لیست امید با اصلاحطلبان در سال ۹۴ کردند.
*عدول از مرزها
محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه در عرصه سیاست هیچ چیزی غیرممکن نیست، گفت: اما اینکه دراین شرایط چنین عملی از اصلاحطلبان سربزند کار بسیار عجیبی است. به هر حال هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان با رعایت مقررات خودشان باید مرزهایی برای خود داشته باشند. مگر آنکه عدهای از مرزها گذشته و پایبندی به اصول اولیه جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی نداشته باشند. یعنی از جریان اصولگرایی یا اصلاحطلبی عبور کنند. بنابراین، روی کاغذ ممکن است که کسی از اصلاحطلبان در لیست اصولگرایان قرار بگیرد. اما قاعدتا اگر کسی حقیقتا تفاوتهای این دو جریان را بداند و با علم و اطلاع از اینکه چه عواملی این دو جریان را شکل داده است وارد عرصه سیاست شود، آن موقع هیچگاه نمیتواند به این سادگی خود را در میان این دولیست عوض و بدل کند. در ثانی این کار از سوی مردم نیز قابل قبول نیست و نوعی استفاده سوء برای رسیدن به قدرت تلقی میشود.
وی ادامه داد: اما احتمال وقوع چنین رخ دادی را نمیتوان انکار کرد، ممکن است چنین اتفاقی بیفتد ولی در یک سیاست درست و منطقی، انجام چنین کاری به هیچ عنوان معقول نیست. من به شخصه نمیتوانم این موضوع را هضم کنم. اگر کسانی به این کار دست بزنند نه آنها اصلاحطلب هستند، نه آن لیست اصولگرا.
جوادی حصار اما این نکته را هم اضافه میکند که دراین میان، عدهای هستند که اصلاحطلب و اصولگرا بودند اما از مواضعشان عدول کردهاند و به دلیل عدم اقبال به این دوجریان به فکر جریان سومی هستند، در آن صورت وضعیت فرق میکند و میتوان احتمال وجود چنین لیستی را داد که نه اصلاحطلب است نه اصولگرا.
این فعال سیاسی اضافه میکند: بنابراین بعید میدانم اصلاحطلبان پرونده دار بخواهند دست به چنین اقدامی بزنند که در لیست اصولگرایی جای بگیرند. البته دراین میان عدهای هم هستند که از هر طرف باد میآید، حرکت میکنند. طبیعی است که اینها نه اصلاحطلبندو نه اصولگرا.
*فرصت طلب نه اصلاحطلب
داریوش قنبری دیگر فعال سیاسی نیز با بیان اینکه اساسا به این راحتی تغییر فکر و عقیده ممکن نیست، به آفتاب یزد میگوید: من به اصلاحطلبی که بخواهد برای رای آوری به لیست اصولگرایان بپیوندد، فرصت طلب میگویم نه اصلاحطلب. در کل با مبانی فکری که برای احزاب و جریانهای سیاسی تعریف شده این که یک نفر از یک جریان سیاسی وارد فیلد و جریان سیاسی دیگری شود، معنا ندارد.
از وی میپرسیم تا چهاندازه این توجیه را میپذیرید که اصلاحطلبانی با این فرضیه که برای حضور جناح چپ در مجلس یازدهم و عدم اقبال مردم به آنها، باید چند نفراز اصلاحطلبان در لیستهای اصولگرایی حضور بیابند، میگوید: اساسا ضرورتی برای برنده شدن به هر قیمت وجود ندارد. اصلاحطلب واقعی به این سمت نخواهد رفت که خودش را در لیست اصولگرایی جای دهد و در کل برای جریانهای سیاسی کشورمان نیز چنین چیزی مناسب نیست که تلاش کنند تا در لیست دیگری ورود پیدا کنند.
اما آیا این اظهارنظر قنبری علیه کاری که خود اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۴ در ائتلاف با اصولگرایان میانه انجام داده و در لیست خود از آنها بهره برده بودند، نیست؟ او میگوید: در آن زمان اصلاحطلبان براساس ضرورتی که برای حفاظت از منافع ملی دیدند از جریان میانه رو حمایت کردند. این جریان معتدل و میانه رو هم از جریان اصولگرا فاصله گرفت. خود جریان اصولگرا هم علیه معتدلین و میانهروها موضعگیری کرده و آنها را متهم به اصلاحطلبی کردند.
*آنها اصولگرا نبودند
وی ادامه میدهد: من معتقدم که بخشی از اصولگرایان به اصلاحطلبی گرایش یافتهاند. ما باید این دو مقوله را از هم جدا کنیم. به عبارتی اصلاحطلبان همان موقع هم فرد اصولگرایی را در لیست خود قرار ندادند و به دنبال امثال آقای کوچک زاده و رسایی نرفتند. به هر حال اصلاحطلبی معنا و مفهومی دارد. اما کسانی که سابقه اصولگرایی داشته و گرایش به اصلاحطلبی پیدا کرده بودند را به سمت خود جذب کردند. چون آنها به مبانی اصلاحطلبی نزدیک شدند. درب جریان اصلاحطلبی نیز به روی همه کسانی که بهاندیشه اصلاحطلبی میرسند، باز است. اصلاحطلبی در انحصار هیچ فرد یا گروه خاصی نیست. بنابراین کاری که اصلاحطلبان در انتخابات ۹۴ کارکردند با آنچه که شما میگویید، متفاوت است.
وی ادامه میدهد: به نظر من در حال حاضر هم اگر کسی که اصلاحطلب است در لیست اصولگرایان قرار بگیرد او هم دیگر اصولگراست. به هر حال کسی که اصلاحطلب بوده نیز ممکن است گرایشش تغییر کند و به سمت اصولگرایان برود. هرچند تجربه ثابت کرده که از میان اصلاحطلبان کمتر به سمت اصولگرایان رفتهاند، اما در میان اصولگرایان تعداد زیادی بودند که به سمت اصلاحطلبی گرایش پیدا کردهاند. گرایشات سیاسی اعتقادات دینی نیست که هیچ تغییر و تحولی پیدا نکنند. ممکن است اصلاحطلبان نیز نگاهشان به جناحشان عوض شود.
وی در باره اظهارات اخیر خرازی در مدح آیتا… مصباح یزدی نیز میگوید: آقای خرازی میتوانداندیشه و تفکر خودش را داشته باشد. اما جریان اصلاحطلب در فرد خلاصه نمیشود. ممکن است عدهای هم دراین میان اظهارنظرهایی مثل خرازی بیان کنند که کاملا شخصی است. اما فارغ از نامها نمیشود این موضوع را نفی کرد که عدهای از اصلاحطلبان به سمت اصولگرایان تغییر گرایش بدهند. هرچند تجربه برعکس این را ثابت کرده باشد.
ازاظهارات فعالان سیاسی اصلاحطلب این طور پیداست که اگرچه آنها به شدت مخالف با حضور یک اصلاحطلب در جمع اصولگرایانند اما این نکته را نیز پذیرفتهاند که باید در سال ۹۸ توقع حضور برخی از افراد جریان اصلاحات در دل اصولگرایان را داشت، آن هم تنها برای بقا در مجلس. چه بسا جادوی قدرت هرزمانی میتواند اصلاحطلبی را اصولگرا و اصولگرایی را اصلاحطلب کند.
نظرات خود را برای ما ارسال کنید