چاپ کد خبر: 20184
26 دی 1398

داماد روحانی احراز صلاحیت نشد/عکس دختربچه ایرانی که جهانی شد/قتل رفیق به خاطر یک زن/برنده پیشین جشنواره، آن را تحریم کرد

اول فارس|انتخابات یازدهم : برخی کانال های خبری نوشته اند که صلاحیت کامبیز مهدی‌زاده، داماد رئیس جمهور برای شرکت در انتخابات مجلس احراز نشده است.
photo 2020 01 12 14 18 28

برنده پیشین جشنواره، آن را تحریم کرد

اول فارس|جشنواره موسیقی: مهدی یراحی، خواننده کشورمان هم به موج انصراف هنرمندان از جشنواره فجر پیوست.وی با انتشار متنی در اینستاگرام به جمع تحریمی ها پیوست:‌

آرزومندم در پسِ اراده‌ی برخى هنرمندان مبنى بر انصراف از حضور در جشنواره‌ى فجر، بینش و عقلانیتى بارور، مبتنى بر شالوده‌اى مدنى وجود داشته باشد و این گزیر صرفاً در پى جوش و خروشى لحظه‌اى آن هم در جهتِ از سر وا کردن وجه غایبِ هنر که همانا “تعهد” است نباشد.عزمِ جمعى از هنرمندان (به مثابه اعتراضى مدنى در جهتِ احقاقِ حقوقِ اقشارِ جامعه) را به فالِ نیک مى‌گیرم و از آن حمایت مى‌نمایم.

چرا که راه برون‌رفت از بن‌بست اجتماعى، فرهنگى موجود را تداومِ در فعالیتِ مدنى (بر اساس اعتدال و عقلانیت به دور از شور و تندخویى) مى‌دانم که اقتضاى به ثمر نشستنِ آن اجابتِ فرجامِ انتخابِ شخصىِ هر فرد است.باشد که بى‌تفاوتى تعبیر بر متفاوت بودن نشود؛ هر چند بر این باورم که هنرمندِ متعهدِ راستین، بنیادِ اندیشه‌اش را در متنِ آثارش متبلور می‌سازد نه در دامنه‌ى گفتارش!

کنایه مهدی یراحی به موج انصراف از جشنواره فجر

قتل رفیق به خاطر یک زن

مرد جوانی که به‌خاطر زن مورد علاقه‌اش دوست قدیمی خود را به‌قتل رسانده است صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد.

اول فارس| حوادث : مرد جوانی که به‌خاطر زن مورد علاقه‌اش دوست قدیمی خود را به‌قتل رسانده است صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد.

این جنایت در سال ۹۳ طی یک درگیری خونین در یکی از محله‌های کرج اتفاق افتاد ومأموران پلیس پس ازحضور در محل جنایت با جسد مرد ۴۱ ساله‌ای به نام ناصر روبه‌رو شدند که با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده بود.

ضارب هم که مرد ۴۲ ساله‌ای به‌نام حمید بود به‌دنبال تحقیقات جنایی پلیس دستگیر شد و در همان مرحله مقدماتی بازجویی به قتلی که مرتکب شده بود اعتراف کرد.

این متهم در بازجویی گفت: وقتی فهمیدم دوستم با زن مورد علاقه‌ام رابطه دارد با او درگیر شدم وبدون اینکه از قبل انگیزه‌ای برای قتل داشته باشم او را به قتل رساندم.

این متهم صبح دیروز در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی با حضور قاضی فیروزه‌ای رنجبر تحت محاکه قرار گرفت.

در ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند و سپس بازماندگان مقتول در مراسم صلح وسازشی که در جلسه دادگاه برگزارشد به شرط دریافت ۴۰۰ میلیون تومان دیه ازحق قصاص خود گذشت کردند.

متهم با ابراز پشیمانی از جرمی که مرتکب شده است، گفت: من پنج سال است که در زندان هستم و در این مدت تمام لحظاتم را با کابوس مرگ گذرانده‌ام، من قبول دارم که اشتباه بزرگی را مرتکب شده‌ام، ولی حالا بشدت پشیمانم واز اینکه اولیای دم از حق قصاص خود گذشت کردند تا پایان عمرم مدیون آن‌ها خواهم بود.

قضات دادگاه آنگاه با توجه به رضایت اولیای دم، متهم را از نظر جنبه عمومی و اعمال ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی محاکمه کرده و پس از شور متهم را به هشت سال حبس محکوم کردند.

تصویری از دختربچه ایرانی که جهانی شد

اول فارس|خواندنی های ایران : میلاد فرزدق، نجات دهنده این دختر: با گذشت ٣ هفته از این ماجرا مردم از گوشه‌وکنار ایران و خارج از کشور پیگیر سرنوشت ربابه هستند.

«این دختربچه در جنگل امیدیه گم شده و الان پیش من است.» این جمله به همراه عکس مرد جوان و دختربچه‌ای به سرعت در فضای مجازی پخش شد و مردم ایران و حتی کشورهای دیگر را هم برای یافتن خانواده این بچه به تکاپو انداخت. کودکی که فقط چند ساعت در جنگل‌های امیدیه اهواز گم شد، اما در همان چند ساعت مردم از گوشه‌وکنار این کشور عکسش را منتشر کردند، پیام دادند و پیگیر شدند.

تصویری از دختربچه ایرانی که جهانی شد

ماموران پلیس، شورای شهر و دهیاری هم دست به کار شدند. میلاد، منجی این دختربچه هم چند ساعت تمام در سوز و سرما در جنگل ماند، شاید خانواده ربابه برگردند. دختربچه چهار ساله درست در چند قدمی مرگ بود که به دست میلاد نجات پیدا کرد. او از خانواده‌اش جا مانده و در آن جنگل، تنها و سرگردان شده بود. «میلاد فرزدق» از هیچ تلاشی برای یافتن خانواده این دختربچه دریغ نکرد، حتی زمانی که مأموران پلیس قصد داشتند ربابه را با خود ببرند و در کلانتری از او نگهداری کنند، با دیدن ترس و وحشت این دختربچه، او را کنار خود نگه داشت تا اینکه خانواده‌اش از راه رسیدند.

ظهر جمعه سه هفته پیش بود. میلاد و چند نفر از بستگانش در جنگل‌های امیدیه اتراق کرده بودند. آنها برای تفریح به آنجا آمده بودند که حدودا ساعت ٢ ظهر، میلاد دختربچه‌ای را تنها و سرگردان دید. دخترک به سمت جاده می‌رفت، هیچ‌کس حواسش به بچه نبود و قدم‌هایش تند بود؛ جاده‌ای که خودروها با سرعت از آنجا می‌گذشتند. میلاد در ثانیه آخر ربابه را نجات داد و آنجا بود که متوجه شد این دختربچه تقریبا چهار ساله گم شده است و خانواده‌اش کنارش نیستند: «وقتی بچه را پیدا کردم، بلافاصله او را به چند خانواده‌ای که آنجا بودند، نشان دادم، ولی هیچ‌کس بچه را نمی‌شناخت.

یک ساعتی در آن اطراف گشت زدم و به دنبال خانواده‌اش گشتم، ولی پیدا نشدند. موضوع را به پلیس گفتم و در آن مدت سعی کردم با بچه کمی خو بگیرم تا نترسد. با او شوخی و بچه‌های فامیل را دورش جمع کردم تا با هم بازی‌کنند که باعث شد با من دوست شود، به همین علت وقتی پلیس آمد و می‌خواست او را به کلانتری ببرد، ترسید، من هم ربابه را پیش خودم نگه داشتم. مأموران و حتی شورای شهر آنجا و دهیاری روستایی که کنار جنگل بود، همگی بسیج شدند و به دنبال ردی از خانواده این دختر رفتند، من هم در آن فاصله از این دختر عکس گرفتم و در فضای مجازی منتشر کردم. هرگز فکرش را هم نمی‌کردم که این عکس تا این اندازه دست‌به‌دست بچرخد.»

مردم زیادی برای کمک به این بچه عکس را در فضای مجازی منتشر کردند، تا اینکه موضوع به پیچ بازیگران هم رسید و چند نفر از بازیگران در همان چند ساعت نخست عکس را منتشرکردند که باعث شد افراد زیادی با میلاد تماس‌بگیرند: «من حتی از آلمان و آمریکا هم پیام داشتم. چند نفر از آنجا به من پیام دادند که اگر خانواده این بچه پیدا نشده‌ است، می‌توانیم سرپرستی‌اش را برعهده بگیریم. مردم زیادی از کشور خودمان هم مرتب پیام‌می‌دادند یا تماس می‌گرفتند و پیگیر این مسأله می‌شدند. باورم نمی‌شد که این مسأله تا این اندازه بزرگ شده باشد.»

در نهایت خانواده ربابه با دیدن عکس فرزندشان در فضای مجازی با میلاد تماس گرفتند. ساعت ٩ شب بود که خانواده این دختربچه راهی همان جنگل شدند تا ربابه را تحویل بگیرند. مادر این دختربچه وقتی با میلاد تماس گرفت، از بس گریه کرده بود، حتی توان صحبت‌کردن هم نداشت: «مادرش پای تلفن به من گفت که تصور می‌کرده ربابه در ماشین یکی از بستگان‌شان است. برای همین بدون او از آنجا رفته‌اند و وقتی متوجه گم‌شدن بچه‌شان شدند، جست‌وجوها را شروع کردند، تا اینکه عکس ما را در فضای مجازی دیدند و تماس گرفتند. در آن مدتی که ربابه پیش من بود، فقط توانست اسم و فامیلی خود را بگوید. من حتی از طریق فامیلی بچه هم اقدام کردم تا شاید بتوانم پیدایشان کنم، اما نشد. با این حال، از آن جنگل تکان نخوردم.

با اینکه هوا خیلی سرد بود، اما آتش روشن کردم و با ربابه آنجا ماندیم تا خانواده‌اش او را تحویل گرفتند. بعد از گذشت چند روز هنوز هم مردمان زیادی پیگیر این ماجرا هستند. هر روز تماس‌ها را پاسخ می‌دهم و به همه می‌گویم که خانواده بچه پیدا شد. با اینکه خبر پیدا شدن خانواده ربابه را در فضای مجازی منتشر کردم، اما مثل خبر ناپدید‌شدن ربابه، دست‌به‌دست نچرخید و خیلی‌ها متوجه نشدند. مردم حتی وقتی متوجه پیداشدن خانواده این بچه شدند، موجی از تشکرها به سمتم سرازیر شد. همه به من لطف داشتند وگرنه من فقط وظیفه‌ام را انجام دادم.»

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار