چاپ کد خبر: 7628
29 اردیبهشت 1398

راه سخت اصلاح‌طلبان 

اصلاح‌طلبان شاید هیچ وقت پیش‌بینی نمی‌کردند برای انتخابات متعددی مثل مجلس، شوراهای اسلامی شهر و روستا و مهم‌تر از آن ریاست جمهوری، دچار شرایطی شوند که برای گرفتن کرسی‌های مورد انتظار چالش‌های متعددی را پیش رو داشته باشند. حتی برخی از چهره‌های واقع‌بین جریان اصلاح‌طلبی اقبال مردم از این جریان را در کمترین حد خود تصور می‌کنند. البته پیش از آن، تجربه تلخ شورای اول شهر تهران باعث شده بود این جریان سرمایه بزرگ اعتماد اجتماعی را از دست بدهد و مردم برای رفتن به پای صندوق رای شورای دوم، انگیزه‌ای نداشته باشند. شرکت نکردن در آن انتخابات باعث شده بود شورای دوم تا چهارم کاملا در دست اصولگرایان باشد و از دل آن شورا احمدی‌نژاد ظهور کند که در دو دوره ریاست جمهوری او مشکلات عدیده‌ای برای کشور ایجاد شد. اما مردم یک بار دیگر به اصلاح‌طلبان در سال ۸۸اعتماد کردند، گرچه انتظارات آنها برآورده نشد؛ با این حال اکثریت رای دهندگان، که تعلق اصلاح‌طلبی دارند، بار دیگر در سال‌های ۹۲ و ۹۴ به قول و سخن اصلاح‌طلبان اعتماد کردند، اما انتظاری که از موکلان خود یا رئیس جمهور داشتند، آن چیزی نبود که امروز هست.
نتیجه تصویری برای اصلاح طلبانحال که این روزها برخی از جناح‌های سیاسی کلید تبلیغات انتخاباتی برای مجلس یازدهم را زدند و در حال یارکشی و انتخاب چهره‌هایی برای نشاندن بر کرسی سبز وکالت هستند، اصلاح‌طلبان هم کم و بیش در حال بسیج نیروهای خود هستند تا بتوانند تعدادی از همفکران خود را حداقل به عدد نمایندگان فعلی، وارد مجلس یازدهم کنند.
برخی معتقدند اصلاح‌طلبان در جریان انتخابات مجلس دهم، دچار خطای استراتژیکی شدند، به این صورت که در میان فهرست آنها نام کسانی دیده می‌شد که هیچ نوع وابستگی و حتی دلبستگی به این جریان نداشتند و آن افراد بعد از ورود به مجلس، وارد جریان‌هایی کاملا مخالف اصلاح‌طلبان شدند و گاه در بسیاری از رای‌گیری‌ها خلاف دیدگاه اصلاح‌طلبان عمل کردند، گرچه آقای عارف این نظر را قبول ندارد و معتقد است ائتلاف مجلس دهم تصمیم درستی بود و نتایج خوبی از آن به دست آوردند.
اصلاح‌طلبان در شرایط امروز جامعه، موقعیت به شدت سختی دارند. از یک سو، آنها ملزم به پاسخ به مردمی هستند که به امید وضعیت بهتر زندگی و رفاه و آرامش، به آنها رای دادند و حتی طرفداران آنها به جای عارف، نام روحانی روی را برگه آرای خود نوشتند، اما عملا چیزی که از خروجی ریاست جمهوری و مجلس بیرون آمده است، نتوانست کمترین توقع آنها را برآورده سازد. روحانی در هر دو دوره با آرای اصلاح‌طلبان بر کرسی ریاست جمهوری نشست، بی آنکه در هیچ کدام از این دوره‌ها این اراده را داشته باشد که بخواهد از ظرفیت واقعی نیروهای اصلاح‌طلب در دولت خود بهره بگیرد یا حتی بخواهد آن شعارهایی را که مورد نظر اصلاح‌طلبان بود، جامه عمل بپوشاند. شعارهای اصلاح‌طلبانه او – خصوصا در دوره دوم ریاست جمهوری- این انتظار را ایجاد کرده بود که وی بتواند دریچه‌های تازه‌ای از رفاه و آسایش برای مردم بگشاید، اما نه تنها این دریچه برای رای‌دهندگان گشوده نشد، بلکه حتی بسته‌تر از گذشته شد، به صورتی که امروز قاطبه رای دهندگان، بخشی از این مشکلات را متوجه اصلاح‌طلبان می‌دانند، نه شخص روحانی، و به همین دلیل است که شاید بسیاری از آنها انگیزه‌ای برای حضور مجدد پای صندوق رای و نوشتن آرا به نام اصلاح‌طلبان را نداشته باشند. گرچه نباید از انصاف دور شد که مشکلاتی که امروز دولت دوازدهم با آن روبه‌رو است، بخش اعظم آن صورتی بیرونی دارد و اگر برجام به مسیر اصلی خود ادامه می‌داد، چه بسا، امروز شاهد این همه نابسامانی، مشکلات معیشتی، گرانی افسارگسیخته و بیکاری نبودیم. در عین حال بخشی از مشکلات هم کاملا داخلی است و دولت روحانی چه بخواهد و چه نخواهد مسئول مستقیم آن است و باید به مردم پاسخ بدهد، که البته تاکنون هیچ پاسخی نداده است و فقط امیدوار است از این گردنه عبور کنیم.
باید قبول کرد که بخش مهمی از سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان به دلیل عملکرد روحانی و حتی مجلس دهم، از دست رفته است و حالا اصلاح‌طلبان باید با درس گرفتن از دو انتخابات گذشته، انگیزه‌ای برای مردم ایجاد کنند و دریچه‌ای را براساس واقعیت‌ها و توانمندی‌های خود به روی مردم بگشایند تا کفه ترازوی رای را کمی به سود خود سنگین کنند. شکی نیست که اصلاح‌طلبان راه سختی در پیش دارند. قانع کردن رای دهندگان و این‌که چه چیزی باید بگویند تا مردم آن سخنان و برنامه‌ها را باور کنند، خیلی آسان نیست. اگر در انتخابات اسفند خیل عظیم مردمی که به اصلاح‌طلبان رای دادند، پای صندوق نیایند، چه بسا شورای دوم شهر تهران تکرار شود و نمایندگانی با کمترین آرا و از جناح دیگر بر کرسی مجلس تکیه بزنند.”همدلی”

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار