چاپ کد خبر: 61498
29 تیر 1400

روایت خاص هنرمند شیرازی از”جشنواره ی جوانان سنتی و آیینی تهران “

محمد صادق اسدی 1

به گزارش گروه فرهنگ و هنر اول فارس، یک بازیگر، نمایشنامه نویس و کارگردان شیرازی معتقد است: من به عنوان یک جوان که از سال ۹۶ از شهرم یعنی شیراز خارج شده و برای پیشرفت در عرصه تئاتر، رنجِ غربت کشیده و به دیار تهران آمده ام، طی سال های متوالی یعنی سه دوره به مدت چهار سال تمام متن هایی که به جشنواره آیینی جوانان ارائه داده ام، که شاملِ نوشته های از عالیجناب بهرام بیضایی و متن دیگری از دوستانم و نمایشنامه ای از خودم با رویکردی پژوهش محور، برهه ای از تاریخی را به روایت تئاتر دراورده که شاید در سالیان اخیر به آن هیچ اشاره ای نشده یا کمتر اشاره شده است، نمایشنامه هایی که به روی کاغذ آمد و البته نادیده گرفته شده اند.

محمد صادق اسدی 2

محمد صادق اسدی در ادامه گفت: طی این سالیان هیچ یک از متون هایم به جشنواره ی جوانان سنتی و آیینی تهران راه پیدا نکرده است.حال سوال من اینجاست کسی آیا حق ورود به حوزه آیینی دارد یا خیر؟ اگر با عنوان پژوهش فراخوان میزنند پس چرا اثرها دیده نمیشوند و اگر به نام جوان ها فراخوان میزنید پس چرا بالغ بر ۳۰ نفر از اساتید هستند، که رده سنی آن ها بالای چهل و چند سال است؟
از دیدگاه شما از چه سنی تا چه سنی جوان حساب میشود؟
این نمایشنامه نویسِ ۲۸ ساله ی شیرازی افزود: تا چه زمان باید صبر کرد و منتظر ماند تا امثال ما بتوانند به حوزه های آیینی دسترسی پیدا کنند؟
شخصا شاهد بوده ام هرساله جوان های متعددی که همه آن ها فارغ التحصیل این رشته های نمایشی هستند، باید پس سالن های انتظار بایستند تا شاید پیشکسوتان آن ها را مورد قبول قرار دهند.
اگر بودجه ای به جشنواره تزریق میشود فقط مختص و در انحصارِ همیشگیِ عده‌ای خاص است یا خیر؟ مگر میشود متن های منِ صادق اسدی را با نوشته های استاد بهرام بیضایی و جناب چرمشیر و داود فتحعلی بیگی و … مقایسه کرد چه از منظرِ نگارش و چه از منظرِ تجربه؟ خب این یعنی قیاس مع الفارق که من جوان را با بزرگانی مقایسه میکنید که دور از انصاف است.

محمد صادق اسدی 3
ایا استعداد مهم تر است یا پیشکسوت؟
پس اگر به پیشکسوتی است پشت عنوانِ جشنواره ی جوان پنهان شدن تان دیگر چیست؟
این کارگردان جوان شیرازی در پایان گفت: امید است اندک جوان های که به بخش نهایی راه پیدا کرده اند مورد تضییع حق واقع نشده و در بستری عادلانه مورد ارزیابی قرار گیرند .
ما جرمی جز هنر نداشته ایم و در شرایطِ بغرنج معیشتی در دیار غربت، از راهِ ورود به جشنواره ها امرار معاش و ارتزاق میکنیم .
و اما در پایان به صحبت هایم با بیت شعری از خیام، خاتمه میدهم:
چون مُرده شوم، خاکِ مرا گُم سازید
احوالِ مرا عبرتِ مردم سازید

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار