چاپ کد خبر: 3126
6 دی 1397

غزل شماره ۴۹۵ حافظ: می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی

غزل شماره ۴۹۵ حافظ در زمان شکست شاه شجاع از شاه محمود در بازپس‌گیری شیراز سروده شده است. حافظ در این غزل به دلداری شاه شجاع می‌پردازد. غزل با توصیه به خوشباشی آغاز می‌شود. گل سحرگاهان می‌گوید از روزگار توقع زیادی نداشته باش، همین بس که در چمنی و کنار گلی شراب بنوشی و به عیش بپردازی. اکنون ای بلبل نظر و عقیده تو چیست؟
فال حافظ - می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی
اول فارس | فرهنگ و هنر
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی
این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی
مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی
شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی
تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی
امروز که بازارت پرجوش خریدار است
دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی
چون شمع نکورویی در رهگذر باد است
طرف هنری بربند از شمع نکورویی
آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد
خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی
هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد
بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰

تعبیر فال حافظ شما

بخت و اقبال یار توست و هر آنچه را که می‌خواستی به‌دست آورده‌ای، کافی است چشمانت را باز کنی و گلستانی پر از معرفت و دلجویی را در کنارت ببینی. امروز که خریدار داری، می‌توانی گنج عشق طلب کنی وگرنه فردا دیگر دیر است. برای زمان پیری سرمایه‌ای بیندوز. خوش اخلاقی‌ات باعث جذب دیگران است و این نوای دلت است که حافظ را به غزل‌گویی تشویق می‌کند.

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار