چاپ کد خبر: 27780
24 اردیبهشت 1399

منشا اختلافات اصلاح طلبان کجاست؟

اختلاف اصلاح طلبان از پیش از انتخابات مجلس یازدهم مطرح بود، اما ویروس کرونا آن را به حاشیه برد. حالا با گذشت سه ماه از شیوع ویروس کرونا در ایران، بار دیگر احزاب اصلاح طلب بر سر مواضع خود ایستاده‌اند و دیگری را نقد می‌کنند. حزب کارگزاران سازندگی در یک سوی این اختلاف ایستاده و حزب اتحاد ملت در سوی دیگر. گزارش رویداد۲۴ را بخوانید تا بدانید ماجرا از چه قرار است.

اختلاف اصلاح طلبان
 اول فارس |احزاب و تشکل ها : عموما جناح‌های سیاسی زمانی که به قدرت می‌رسند دچار اختلاف درونی می‌شوند و زمانی که از قدرت کنار می‌روند، دوباره به ائتلاف فکر می‌کنند. چنانچه امروز اختلاف میان اصولگرایان برای ریاست مجلس از همیشه بیشتر است و با اینکه زاکانی انصراف داده، اما قالیباف و حاجی بابایی و نیکزاد و میرسلیم، همچنان برای یکدیگر خط و نشان می‌کشند. برای اصلاح طلبان این بار ماجرا فرق کرده است؛ آنها هنگامی که یکی یکی سنگرهای خود را از دست می‌دهند، اختلاف‌ها عیان شده است؛ موضع گیری‌های دو سه هفته گذشته نشان داد که اختلافات گذشته مثل آتش زیر خاکستر همچنان داغ است و هر لحظه ممکن است زبانه بکشد و دامان سید محمد خاتمی را هم گرفت.

اختلاف جدید زمانی شروع شد که اکثریت احزاب اصلاح طلب در انتخابات شرکت نکردند. کارگزاران که به خوش رقصی مشهور است در انتخابات شرکت کرد، اما شکست مفتضحانه‌ای خورد. نامزد‌های حزب کارگزاران تا رتبه‌های ۲۰۰ انتخابات دیده می‌شدند و بعضی از آن‌ها ۲ تا ۳ هزار رای آورده بودند. این رای کم، بهانه برای متلک پرانی به این حزب شد. اما این اختلاف ناشی از نگاه به آینده هم بود.
کارگزاران بر اساس آموزه‌های سنتی خود، همچنان خانواده هاشمی را محور انقلاب، اصلاحات و توسعه ایران می‌داند و به دنبال آن است که یکی از اعضای خاندان هاشمی (مثلا محسن هاشمی) یا یکی از همشهری‌های او (مثل اسحاق جهانگیری) یا در نهایت یکی از نزدیکان او (مثل لاریجانی) را برای نامزدی ۱۴۰۰ معرفی کند. چنانچه سال ۹۲ نیز اصرار کرباسچی بود که روحانی را به جای عارف معرفی کنند. اما احزاب دیگر این شیوه را نمی‌پسندند. به خصوص حزب اتحاد سعی دارد با معرفی طرح سرا به جای شورای عالی، تصمیم گیری را به بدنه بکشاند. تصمیمی که احتمال بسیار زیاد به تحریم انتخابات منجر می‌شود و این مطلوب کارگزاران نیست.

ماجرا از انتقادات کرباسچی به خاتمی شروع شد «هبری یعنی اینکه اگر زمانی به مشکلی برخورد کردیم، او بیاید و مشکل را حل‌وفصل کند. اگر نقصی وجود دارد، رفع آن نقص توسط رهبری جریان انجام شود. اگر لازم باشد، در نقاط حساسی حضور یا عدم حضور افراد را مدیریت کند. قبول مسئولیت در زمان‌های حساسی که باید عواقب یک تصمیم برعهده گرفته شود از نقش‌های مهم رهبر یک جریان است. رهبری تنها وجه علاقه و احترام از طرف اعضا و گروه‌ها نیست و باید تمامی جنبه‌ها را دنبال کند. نه آقای خاتمی هرگز چنین ادعایی داشته‌اند که رهبر مجموعه جریان اصلاحات هستند و نه جریان اصلاحات با هم بر سر رهبری جریان اصلاحات توافق کرده‌اند. گروه‌های جریان اصلاحات به آقای خاتمی بسیار علاقه‌مند هستند، اما این‌گونه نیست که همه با هم توافق کرده‌اند که در شرایط فعلی ایشان رهبر جریان اصلاحات تلقی شوند»

البته قبل از آن هم کرباسچی در سالنامه روزنامه سازندگی (که در یک ابتکار بی‌سابقه این‌بار عکس مرحوم هاشمی را نزده بود!) در مناظره با تاجزاده، اصلاح طلبان نزدیک به خاتمی را شماتت کرده بود.

اظهارات کرباسچی بدون پاسخ نماند. جلایی پور یکی از کسانی بود که نقد را آغاز کرد. او با «دکان دونبش» خواندن حزب کارگزاران، یکی از صریح‌ترین انتقادات را نسبت به این حزب مطرح کرد و نوشت: «اگر جای اعضای کارگزاران بودم؛ به‌جای اینکه دغدغه کل جبهه اصلاحات را داشته باشم و دائم برای این جبهه نسخه بنویسم، از اصلاح حزب خودم شروع و فکری به حال این وضعیت «دونبش» این تشکل می‌کردم.»

وی در بخش دیگری از یادداشت خود نوشت: «کارگزاران یک تشکل سیاسی دونبش است؛ یک نبش این تشکل یا خواست اصلی این تشکل راه یافتن به قدرت به هر قیمت و در هر شرایطی است. حتی وقتی در راه رسیدن به این هدف کاندیدای اختصاصی‌شان در تهرانِ چندمیلیونی سه هزار رای می‌آورد، می‌گویند اتفاقی نیفتاده و شتر دیدی ندیدی! و نبش دوم این تشکل هم از جامعه با دفاع از راست‌ترین سیاست‌های اقتصادی دلربایی می‌کند.»

علیرضا علوی تبار نیز یکی دیگر از تحلیلگرانی بود که به این مساله واکنش نشان داد و به تحول در راهبرد سیاسی کارگزاران اشاره کرد و در بخشی از یادداشت خود نوشت: «هرگاه ایدئولوژی یک جریان سیاسی دگرگون شود یا تحلیل آن از وضع موجود تغییر یابد، راهبرد سیاسی آن جریان نیز متحول خواهد شد. هنگامی که جمع کارگزاران -در آستانه انتخابات مجلس پنجم- شکل گرفت، از نظر سیاسی دو گرایش متفاوت در میان آن‌ها به چشم می‌خورد. بخشی از این جمع مردم‌سالاری سیاسی و لوازم آن را پذیرفته بودند و گذار به مردم‌سالاری را به‌عنوان نیاز جامعه ایران درک می‌کردند. اما گرایشی دیگر نیز در میان آن‌ها وجود داشت که نوعی اقتدارگرایی معطوف به توسعه اقتصادی را مطلوب می‌شمرد. از نظر این گرایش «اندک‌سالاری» که پس از جنگ شکل گرفته بود باید ادامه می‌یافت و اداره امور کشور به‌ویژه در عرصه اقتصاد به «فن‌سالاران توسعه‌گرا» سپرده می‌شد.»

بعد از این اظهار نظر‌های مطبوعاتی، طرفین ساکت شدند گرچه بعضی روزنامه‌نگاران حزبی در توییتر از مواضع احزاب خود دفاع می‌کردند. با این حال حزب اتحاد با انتشار بیانیه‌ای به مسائلی اشاره کرد که بیش از همه نقد سیاست‌های دولت هاشمی رفسنجانی بود. مهمترین بخش بیانیه که به ماجرای اختلاف اصلاح طلبان اشاره داشت، اعلام آتش‌بس بود و در بیانیه حزب اتحاد ملت تصویب شد که از تقابل لفظی با نیروها و احزاب درونی جبهه اصلاحات پرهیز شود مگر در جایی که اتهامی به حزب وارد شده باشد که ایجاد شفافیت و توضیح را ضروری کند. “منبع:رویداد۲۴”

عضوکانال واتساپ اول فارس شوید%D9%88%D8%A7%D8%AA%D8%B3%D8%A7%D9%BE 1

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار