چاپ کد خبر: 20147
25 دی 1398

کار از دست رئیس تلویزیون در رفته! /حسین کروبی بازداشت شد /انتقاد روزنامه اطلاعات از ردصلاحیت‌ها/بنزین به این آتش نریزید/برای تائید صلاحیت التماس نمی‌کنم

روزنامه دولت: کار از دست رئیس تلویزیون در رفته!

اول فارس اخبار سیاسی ایران: هنوز پیکرهای جانباختگان حادثه دلخراش هواپیما به خاک سپرده نشده که تسویه حساب‌های سیاسی از تریبون‌های مختلف شروع شده است.

روزنامه ایران نوشت: هنوز پیکرهای جانباختگان حادثه دلخراش هواپیما به خاک سپرده نشده که تسویه حساب‌های سیاسی از تریبون‌های مختلف شروع شده است.

در کنار برخی ابهام‌های جدیدی که همچنان درباره این حادثه ایجاد می‌شود و پاسخ‌های متقنی درباره آنها داده نشده، برخی اظهار نظرها و حکم دادن‌ها در شبکه «افق» سیما خشم مردم داغدار را مضاعف کرده است.
توهین صریح محمد صادق کوشکی به رخشان بنی اعتماد کارگردان سینما و اظهار نظر قابل تأمل نادر طالب‌زاده «از این اتفاقات ده تا دیگه هم بیفته، در مقابل اون اتفاق اصلی (حمله به پایگاه‌های امریکا) هیچه!» در حکم دفاع بد از نظام است. بماند که همچون سوهانی روح و روان مردم و بخصوص خانواده‌های داغدیده را می‌ساید.

پیش از این هم در حالی که رهبر معظم انقلاب و وزیر خارجه ایران در عین تأکید بر انتقامگیری از امریکا بر وارد نکردن کشور به جنگ تصریح داشتند، شبکه‌ای میزبان حجت‌الاسلام غلامرضا قاسمیان رئیس حوزه علمیه مشکات بود که بر خلاف سیاست رسمی نظام بر طبل جنگ می‌کوبید و اصرار داشت که ما باید وارد «قتال» کفار شویم. در روزهای اخیر هم حکم زینب ابوطالبی مجری یکی از برنامه‌های این شبکه است که گفته: «اگر کسی اعتقاد ندارد جمع کند از ایران برود، اگر هم اعتقاد دارد باید جدی وارد میدان شود.»

نکته اصلی این است که کار از دست رئیس خارج شده است. آنها که از نزدیک علی عسگری را می‌شناسند اذعان دارند که مختصات فکری و سیاسی او چندان سنخیتی با آنچه در بخش‌های سیاسی و بخصوص شبکه افق می‌گذرد ندارد و اساساً خود او جزو همان میانه روهایی است که اگر قرار باشد حکم مجری شبکه افق اجرایی شود چه بسا جایی در صداو سیما نداشته باشد.

حسین کروبی بازداشت شد

روزنامه اعتماد در شماره امروز خود از بازداشت فرزند مهدی کروبی (رئیس مجلس ششم) خبر داد.

این روزنامه در ادامه نوشت: حسین کروبی، فرزند حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی کروبی، رییس اسبق مجلس که حالا ۸ سال و ۱۱ ماه است در حصر روزگار می‌گذراند، خبر بازداشتش منتشر شد؛ خبری که بازهم تکذیب شد. مرجع تکذیب شخص حسین کروبی بود.

او در اظهاراتی گفت که ماموران شبانه خواستار جلب او بودند اما او وعده داد که صبح خود را به دادسرای اوین معرفی می‌کند که اتفاقا این مهم نیز عملی شد و او روز گذشته بازداشت شد.موضوعی که اسماعیل گرامی‌مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی نیز آن را تلویحا تایید کرد و گفت که این «ماجرا را شنیده است.

علی مطهری: برای تائید صلاحیت التماس نمی‌کنم

علی مطهری در واکنش به ردصلاحیتش در انتخابات مجلس در روزنامه اعتماد نوشت: اخیرا به بنده اطلاع دادند که با استناد به بند ۲ ماده ۲۸ قانون انتخابات رد صلاحیت شده‌ام. در این رابطه باید تاکید کنم که بنده قطعا به این حکم اعتراض خواهم کرد اما مساله را پیگیری نمی‌کنم و همان‌طور‌که پیش‌تر هم گفته‌ام، «اعتراض می‌کنم اما التماس نخواهم کرد».

علی مطهری در واکنش به ردصلاحیتش در انتخابات مجلس در روزنامه اعتماد نوشت: اخیرا به بنده اطلاع دادند که با استناد به بند ۲ ماده ۲۸ قانون انتخابات رد صلاحیت شده‌ام. در این رابطه باید تاکید کنم که بنده قطعا به این حکم اعتراض خواهم کرد اما مساله را پیگیری نمی‌کنم و همان‌طور‌که پیش‌تر هم گفته‌ام، «اعتراض می‌کنم اما التماس نخواهم کرد».

به بیان دیگر فعلا بنا دارم که منتظر بمانم تا نتیجه اعتراض مشخص شود و آن زمان براساس شرایط اقدام کنم. باید توجه داشت که یکی از موارد ذکرشده در قانون انتخابات، التزام عملی کاندیداهای شرکت‌کننده به نظام جمهوری اسلامی است، بنابراین اگر کسی با استناد به این موضوع رد صلاحیت شود یا صلاحیتش احراز نشود، بدین معناست که التزام عملی به نظام نداشته است؛ به زبان ساده‌تر چنین فردی یا باید اقدامی مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی انجام داده باشد یا با حضور در تجمعات اعتراضی، دست به تخریب اموال عمومی و دولتی و ایراد آسیب به آنان کرده باشد؛ درواقع این فرد در هر حال باید اقدامی را علیه نظام جمهوری اسلامی مرتکب شده باشد که بتوان در «التزام عملی» او به نظام تشکیک کرد. آنچه مسلم است التزام عملی به معنای انجام عمل یا اقدام است…

بنابراین اگر فردی انتقادی به نظام جمهوری اسلامی داشته باشد یا حتی در موضوعی خاص، نظری خلاف نظر رهبری داشته باشد، این مساله نمی‌تواند ملاک عمل قرار گرفته و باعث رد صلاحیت آن فرد شود چراکه افراد باید در بیان نظرات خود آزاد باشند. این یکی از سخنان رهبری است که ممکن است فردی نظری مخالف من داشته باشد ولی باید آزادانه نظر خود را مطرح کند. بدین‌ترتیب اگر فردی نظری مغایر نظر رهبری داشت و انتقاد یا انتقادهایی را به نظام جمهوری اسلامی وارد کرد، به معنای عدم التزام عملی او به نظام جمهوری اسلامی نیست.

افراد و مسوولان باید توجه داشته باشند که اگر فردی قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی را قبول داشت، حق دارد که خود را در معرض انتخاب شهروندان قرار دهد و این به معنای التزام عملی او به نظام است. درحقیقت اگر فردی به قانون اعتقاد داشت و هیچ‌گونه فساد اخلاقی یا مالی نیز مرتکب نشده بود، واجد صلاحیت کاندیداتوری است و باید صلاحیتش برای حضور در انتخابات تایید شود.

نکته قابل توجه دیگر نیز ناظر است بر اظهارات اخیر سخنگوی شورای نگهبان. چنان‌که ایشان اخیرا در اظهاراتی مدعی شده بود که بخش عمده‌ای از حدود ۹۰ نماینده فعلی ردصلاحیت‌شده، به دلیل مسائل و سوءاستفاده‌های مالی رد صلاحیت شده‌اند، حال آنکه این اظهارنظر اگر صحت هم داشته باشد، به منزله اتهام است چراکه باید برای افراد حکم قطعی قضایی صادر شود ولی در بسیاری از موارد نه‌تنها حکم به محکومیت صادر نمی‌شود، بلکه برگزاری دادگاه منجر به تبرئه افراد می‌شود.

عباس عبدی: بنزین به این آتش نریزید

عباس عبدی؛ روزنامه نگار در روزنامه ایران نوشت: واقعیتی که در ایران امروز می‌بینیم تا حدی تکراری است. به‌این معنا که در شرایطی قرار داریم که اگر فشارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زیاد شود برخی به‌جای برخورد عاقلانه و متواضعانه مسیر معکوس را پیش می‌گیرند. به‌جای همگرایی، راه واگرایی را پیشه می‌کنند.

عباس عبدی؛ روزنامه نگار در روزنامه ایران نوشت: واقعیتی که در ایران امروز می‌بینیم تا حدی تکراری است. به‌این معنا که در شرایطی قرار داریم که اگر فشارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زیاد شود برخی به‌جای برخورد عاقلانه و متواضعانه مسیر معکوس را پیش می‌گیرند. به‌جای همگرایی، راه واگرایی را پیشه می‌کنند.

آنان به‌جای آنکه آب بر این آتش کینه و نفرت و جدایی بپاشند و آن را خاموش کنند، بنزین را روانه آن می‌کنند. می‌گویند که ماری آنتوانت ملکه پاریس پیش‌از انقلاب در اعتراض به مردمی که می‌گفتند نان نداریم بخوریم گفت بروید بیسکویت بخورید! و این همان بنزینی‌بود که بر آتش خشم مردم پاریس ریخته شد.

حالا حکایت تلویزیون ایران است که در این وانفسای مشکلات به‌جای آنکه برآتش کینه و نفرت موجود آب بریزد و آن را خاموش یا حداقل کم شعله کند، باد و بنزین بر آن می‌ریزد و بسیاری از مردم را عصبانی کرده و کینه و نفرت را دو چندان می‌کند.

یکی از میهمانان این رسانه، خانم کارگردان و دخترش را تهدید می‌کند؛ دیگری برای زندگی مردم نسخه سلحشوری می‌پیچد، در حالی که طبق اخبار منتشر شده خودشان زندگی مرفه و طبقه بالایی دارند. کسی که مردم را به فقر می‌خواند، متوجه نیست که مشکل مردم داشتن رفاه یا زندگی اشرافی نیست، مسأله امروز مردم، سیرکردن خود و دستیابی به شغل است.

البته نمی‌دانیم که چگونه می‌توان زندگی اشرافی را با سلحشوری جمع کرد. این کاری است که فقط از تعداد اندکی بر می‌آید که ید مسیحایی و عصای موسوی دارند و الا چگونه می‌توان در این وضعیت و با دانش و توان اندک زندگی سطح بالا داشت. ولی برفرض که این دو با هم جمع‌ بشود، دلیلی ندارد که هموطنان خود را که صاحبان اصلی این مرز و بوم هستند توصیه به خروج از کشور کنیم. جالب اینکه پیش از بیان چنین خبطی گفت که نباید این جمله را در جلوی دوربین بگویم و البته گفت!

جامعه ایران در حال قطبی شدن بیش از اندازه‌ای است که تحمل‌پذیر باشد. جامعه‌ای که دوقطبی باشد پایداری ندارد. اولین اقدام برای پایداری هر جامعه‌ای باید کاهش قطبیت آن باشد. برای این کار باید یکدیگر و سلیقه‌های گوناگون همه مردم را به رسمیت شناخت.

یا آنکه یک قطب چنان ضعیف می‌شود که دیگر به حساب نخواهد آمد و جامعه از وضعیت دوقطبی خارج می‌شود. در جامعه دوقطبی به‌جای همکاری و رقابت؛ ستیز و دشمنی حاکم می‌شود.گفت‌وگو از میان می‌رود. مجادله جایگزین آن می‌شود. تعلقات غیر مدنی مثل تعلقات خانوادگی، قومی، قبیله‌ای و زبانی و غیره جایگزین آن می‌شود. خشونت و نفرت در همه اجزای جامعه پراکنده و اعتماد عمومی به یکدیگر به حداقل خواهد رسید.

صدا‌وسیما و رسانه‌ رسمی اصلی کشور با سیاست کنونی و در این شرایط نه تنها قادر به التیام دادن زخم‌های موجود نیستند، بلکه به‌جای آن هر روز یک بسته نمک بر این زخم می‌پاشند و درد و سوزش آن را چند برابر می‌کنند. بدتر از همه آنکه این کارها را از سوی افراد به‌ظاهر مذهبی انجام می‌دهند که یکی از ارکان وحدت ایرانیان را که مذهب است دچار ضعف و سستی می‌کنند. نتیجه چنین رفتاری تقویت و تکمیل فرآیند از هم گسیختگی اجتماعی است.

انتقاد روزنامه اطلاعات از ردصلاحیت‌ها

روزنامه اطلاعات نوشت: امام خمینی میزان را رأی ملت می‌دانست و مجلس را در رأس امور، مردم ولی‌نعمتان بودند و مدیحه‌گویان و مداحان هیچگاه راهی به سرای امام نمی‌یافتند.

رهبر معظم انقلاب که خود از یاران اولین انقلاب و بقیه‌السیف آن دوران دورانساز بوده‌اند، وجودشان سندی بر همین مدعاست. رأی مردم به جمهوری اسلامی ـ نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کمتر ـ رأی به همین مبانی بوده و لذا تمام مشاغل و مدارج و افرادی که در کشور ما مصدر امور هستند، جملگی برآمده از همان رأی و منتخب مردم تلقی می‌شوند.

منتخبان برای آن اهداف و آن آرمان‌ها باید بکوشند، وگرنه معامله به صدق و راستی معتبر است و هر نوع غش در معامله موجب ابطال است.

نمی‌توان مردم را ولی‌نعمت و رأی آنان را میزان و نمایندگان مردم را در رأس امور دانست و سپس قیف تنگی برای گزینش همراهان و هم‌حزبی‌ها نهاد و رقبا و اکثریت رأی دهندگان و دیگر سلایق و علایق را خدای ناکرده پشت دروازه‌های تفسیر، رد صلاحیت کرد. نمی‌توان پس از به کرسی مدیریت نشستن،‌ آرای امام خمینی را مبنی بر اعتبار رأی مردم در سنجه اداره امور ملت و کشور کنار نهاد و با نظری شاذ و سلفی مدعی شد که آرای مردم تزیینی است و حکومت از آن خداست.

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

ناشناس چهارشنبه , ۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۸

دولت بی کفایت به اندازه کافی حامی و بلندگو دارد شما چرا سینه چاک این دولت بی عرضه می شوید؟؟؟؟

آخرین اخبار