چاپ کد خبر: 66725
17 شهریور 1400

گفتگو با متهم تصادف عمدی برای آدمکشی در تهران

    متهمدردادگاه

سال گذشته یک قتل در پایتخت رخ می دهد. در این قتل که پرونده اش باز شده است، ادعای قتل عمد در تصادف رانندگی مطرح شده است. خانواده قربانی در این ماجرا مدعی شده اند که تصادف عمدی بوده و پسرشان به قتل رسیده است. ماجرای این قتل در تصادف رانندگی مسائل زیادی را فاش کرده است.

 اوایل شهریور سال گذشته تصادف مرگباری در بلواری حوالی خیابان سراج به بازپرس مصطفی واحدی اعلام شد. با اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی پایتخت آغاز شد.

نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد مرد ۳۲ ساله به‌نام بابک در تصادف با خودروی پیکانی جان خود را از دست داده است. در تحقیقات اولیه به نظر می‌رسید که مرد جوان در تصادفی غیر عمدی فوت کرده است اما زمانی که خانواده بابک از ماجرای مرگ پسرشان باخبر شدند اطلاعاتی در اختیار پلیس قرار دادند که احتمال تصادف عمدی را قوت بخشید.

تهدیدهای سریالی

یکی از اعضای خانواده بابک در تحقیقات گفت: مدتی بود که چند نفر پسرم را تهدید می‌کردند. البته ما نمی‌دانیم ماجرا چه بوده و چه کسانی و برای چه موضوعی پسرمان را تهدید می‌کردند.

با شکایت خانواده بابک، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بررسی درخصوص ادعای خانواده مرد جوان را صادر کرد. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه رفتند. در بررسی‌های تیم جنایی به سوپرمارکتی رسیدند که دوربین‌های مغازه مشرف به محل حادثه بود.بازبینی دوربین‌ها نشان می‌داد که خودروی پیکانی پس از برخورد با پسر جوان بدون هیچ توقفی یا حتی بررسی وضعیت مصدوم از محل متواری شده است.

تصاویری که از دوربین‌ها به‌دست آمد و اظهارات خانواده بابک، فرضیه قتل را پررنگ کرد و تحقیقات برای دستگیری راننده متواری ادامه یافت.در ادامه تحقیقات، هویت و مشخصات راننده پیکان فراری شناسایی و مرد جوان بازداشت شد. او زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، مدعی شد که تصادف عمدی نبوده و از مرگ مرد جوان هم بی‌اطلاع بوده است.

به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

گفت‌و‌گو با متهم

ماجرای تصادف چه بود؟

من ساکن همان منطقه هستم و آن روز برای خرید نان از خانه خارج شدم. در حال عبور از بلوار بودم که از سمت شاگرد با مرد جوانی تصادف کردم. همان موقع توقف کردم و حتی دنده عقب هم گرفتم تا بررسی کنم که برای او چه اتفاقی رخ داده است اما او سالم بود و مشکلی نداشت. من هم به مسیرم ادامه دادم.

بعد از آن روز پیگیر موضوع نشدی؟

چند روز بعد به همان محل رفتم و از اهالی و کسبه پرس و جو کردم. اما کسی خبری نداشت.

چطور از ماجرای مرگ بابک با خبر شدی؟

تا روزی که دستگیر نشده بودم نمی‌دانستم او مرده است.

برچسب ها:
نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار